Yahoo Web-haku

search results

  1. تو قسمت اول ی فرد ژاپنی به نام تاتاشی توشه پرسیده بود از جزئیات بیشتر بگو رنگ پوست و اینا چشم، مامانم وقتی ۱۹ ساله بوده با بابام ازدواج میکنه دو سال بعد من به دنیا میام، منم الان اوایل ۲۲ سال ...

  2. حموم با مامان (۱) آبان سال هزار چهارصد و یکه تو اتاقم نشستم ساعت ده و نیم شبه، مامان و بابام تو حال نشستن فیلم میبینن، اگه بپرسید رابطشون چطوره باید بگم خوبه بدک نیست، تک فرزندم و اسمم پوریا و ...

  3. حموم با مامان (۴) …لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه. از خواب بیدار شدم ی نگاه به ساعت انداختم ۱۰ و نیم بود پاشدم اونروز امتحان نداشتم اخه تو امتحانای خرداد بودیم. از اتاق اومدم بیرون همه جا سوت ...

  4. 14. helmik. 2012 · یادمه از مامانم پرسیدم تو چرا مثل من دودل نداری اونم میگفت اگه من دودل داشتم که تو به دنیا نمیمدی منم نمی‌فهمیدم که چه فرقی‌ تو به دنیا اومدن من میکرد .

  5. 8. helmik. 2024 · عاشق پیاده روی بودم با اینکه بابام همیشه ازم می خواست ماشین ببرم اما انگار به قدم زدن تو این خیابون های تهران عادت کرده بودم.فکرهای سرم تنها دارایی تو جهان هستند که هیچوقت تموم نمیشن. امیرحسین ۲۱ ساله شده! اون پسر لوس خانواده بزرگ و بزرگتر شده و با تموم اتفاقاتی که افتاده تا اینجاش راضیه راضیه…

  6. 17. lokak. 2023 · داستان سریالی سکس با مامان - قسمت اول امیرعلی بلند شو دیگه چقدر میخوابی پاشو ببین این بنجامین چش شده همه برگاش داره میریزه…. چشمامو باز کردم مامانم داشت به گلدون داخل اتاقم آب میداد اما ...

  7. 19. tammik. 2018 · مامان همون موقع افتاد کف حموم منم افتادم روش بعد از چند دقیقه برگشت منو بغل کرد و گفت تو فقط پسر عزیز خودمی دیکه واسه همیشه مال مامانی نمیزام زن بگیری منم گفتم باشه مامان من از این ببعد دیگه همیشه مال تویم بلند شدیم دوش گرفتیم مامان گفت تو زود تر برو منم بعدش میام من که رفتم همین طور خیس افتادم روی تخت و از شدت خستگی خوابم برد بعد از یکی دوساعت ...